گفت و گو 

ناصر انصافی مقدم    

 

 فدراسیون کشتی «عباس جدیدی» کشتی‌گیر سرشناس و قدیمی کشورمان و دارنده سه مدال طلا و برنز جهان و نقره بازی‌های المپیک 1996 آتلانتا را به عنوان نماینده ایران در انتخابات شورای کشتی آسیا که قرار است فروردین ماه سال آینده و همزمان با مسابقه‌های کشتی قهرمانی بزرگسالان 2021 آسیا در قزاقستان برگزار شود، به این شورا معرفی کرد. قرار است انتخابات شورای کشتی آسیا که ریاست آن را «دولت تورلیخانوف» کشتی‌گیر اسبق تیم ملی کشتی فرنگی شوروی سابق و قزاقستان در وزن 82 کیلوگرم و قهرمان جهان و المپیک در اختیار دارد، روز 23 فروردین ماه سال آینده برگزار شود. عباس جدیدی در این انتخابات برای پست دبیرکلی شورای کشتی آسیا که در حال حاضر «حمید بنی‌تمیم» نایب رئیس سابق فدراسیون کشتی در زمان ریاست رسول خادم عهده‌دار آن است، تلاش می‌کند. انتخابات شورای کشتی آسیا قرار است برای مشخص شدن 7 عضو این شورا برگزار شود. در ویترین افتخارات جدیدی همچنین مدال طلای بازی‌های آسیایی 1998 بانکوک تایلند و مدال نقره 2002 پوسان کره جنوبی و دو مدال طلا و یک نقره قهرمانی آسیا دیده می‌شود که همه این مدال‌ها در وزن‌های 90، 97، 100، 120 و 130 کیلوگرم به دست آمده است. عباس جدیدی 51 ساله در پنج وزن مختلف برای ایران روی تشک‌های بین‌المللی همچون  آسیایی، جهانی و المپیک کشتی گرفته که از این نظر می‌توان جدیدی را یکی از کشتی‌گیران استثنایی دنیا به حساب آورد.

فدراسیون کشتی شما را به عنوان نماینده ایران برای حضور در انتخابات شورای آسیا معرفی کرد، چه نظری در رابطه با این تصمیم دارید؟

من ابتدا اطلاعی از این موضوع نداشتم، ظاهراً تصمیمی بود که از قبل برای من گرفته شده بود و بعد از اعلام نام من به شورای کشتی آسیا، بنده از این مسأله مطلع شدم. البته قبلاً و حدود شش ماه قبل صبحت‌هایی با من در این خصوص شده بود و شاید هم در آن زمان نام بنده را به شورای کشتی آسیا داده بودند اما وجود بیماری کرونا در ایران و سایر نقاط دنیا و عدم برگزاری مسابقه‌های کشتی باعث شد تا همه چیز به دست فراموشی سپرده شود. در واقع بیماری کرونا همه چیز را به هم ریخت و شکل فضا را کلاً عوض کرد و برای همین من اصلاً دنبال ماجرای حضور در انتخابات شورای کشتی آسیا نبودم و تصور آن را نداشتم که پس از ماه‌ها بار دیگر نام من برای این منظور مطرح و اعلام شود. به هر حال تصمیمی بود که از قبل گرفته شده بود و این مورد پیش زمینه قبلی داشته است.

اما پیش‌تر از آن شما سال گذشته ظاهراً برای حضور در انتخابات شورای کشتی آسیا به همراه تیم ملی کشتی آزاد ایران عازم مسابقه‌های قهرمانی آسیا در شهر دهلی نو هندوستان شده بودید.

من به عنوان ناظر فدراسیون کشتی ایران و برای ارزیابی کار کشتی‌گیران ایران و همچنین مسابقه‌های آسیایی عازم هندوستان شده بودم و انتخابات شورای کشتی آسیا اصلاً در کار نبود.

اما در همان زمان صحبت‌هایی مطرح بود که عباس جدیدی قرار است از جانب ایران در انتخابات شورای کشتی آسیا حضور پیدا کند.

به هر حال پیرامون هر سفری صحبت‌ها و بحث‌هایی از هر سو می‌شود؛ بخصوص برای من که پس از سال‌های بسیار یک سفر خارجی کشتی داشتم و این طبیعی است که باید برای عباس جدیدی هم صحبت و حرف‌هایی مطرح شود. البته این را هم بگویم که قبل از سفر من به مسابقه‌های آسیایی سال گذشته در هندوستان، خود من به صورت جسته و گریخته و غیرمستقیم از سوی مسئولان فدراسیون کشتی حرف‌هایی شنیده بودم اما در همان وقت اهمیت زیادی به آن ندادم!

شما در انتخابات شورای کشتی آسیا ظاهراً برای احراز پست دبیرکلی آن که در حال حاضر در اختیار حمید بنی‌تمیم قرار دارد، کاندیدا خواهید شد.

بله؛ البته حمید بنی‌تمیم یکی از دوستان و رفقای قدیمی من در کشتی است و من برای احراز این پست پیش از همه از او اجازه و رخصت می‌طلبم و می‌خواهم از تجربیات او استفاده کنم و در این راه کمکم کند.

آقای جدیدی؛ شما یکی از چهره‌های درخشان کشتی ایران در سال‌های اخیر ایران و در دو، سه دهه گذشته بوده‌اید و حرف‌های خود را در واقع برای حریفان آسیایی، جهانی و المپیک همیشه روی تشک کشتی زده‌اید اما این سؤال وجود دارد که آیا شما تجربه لازم و اشراف کامل برای حضور در مجامع و جلسات مختلف بین‌المللی کشتی را دارید؟

درست است، من در حال حاضر شناخت زیادی از حضور در مجامع و جلسات بین‌المللی کشتی مثل حضور در شورای کشتی آسیا را ندارم اما یقیناً برای رسیدن به این مهم از تجربیات سایر دوستان خود در عرصه کشتی و فدراسیون کشتی و کسانی که پیش از من در اینگونه مجامع حضور پیدا کرده‌اند از جمله حمید بنی‌تمیم و روابط بین‌الملل فدراسیون کشتی و مسئولان فدراسیون کمک می‌گیرم. به هر حال مسأله خرد جمعی در این راه بسیار مهم است و همه باید در کنار هم باشند تا کارها به خوبی پیش برود و به سرانجام برسد. خوشبختانه تا فروردین ماه سال آینده چیزی حدود سه ماه وقت باقی مانده است و من تا آن زمان از این نظر خود را آماده خواهم کرد تا تجربه لازم را به دست آورم. تجارب این عزیزان و بزرگترهای کشتی می‌تواند به من خیلی کمک کند.

آقای جدیدی؛ در صورت احراز دبیرکلی شورای کشتی آسیا چه برنامه‌ای در دستور کار خود برای کشتی ایران خواهید داشت؟

هدفم خدمت به کشتی ایران در عرصه‌های بین‌المللی است و تمام سعی و کوشش من اعتلای کشتی به عنوان ورزش اول و ملی و میهنی کشورمان است و می‌خواهم از این طریق به کشتی ایران در عرصه‌های بین‌المللی و ابتدا در قاره آسیا خدمت کنم و از این بابت بسیار خوشحال هستم. می‌خواهم به نوبه خود نام کشتی ایران را در تمامی عرصه‌های بین‌المللی بلند آوازه کنم و می‌دانم که وظیفه سنگینی به من محول شده اما در این زمینه تمام سعی و تلاش خود را به کار خواهم گرفت. می‌خواهم فرد مفید و اثرگذاری برای کشتی ایران در شورای کشتی آسیا باشم و فقط اسمی از «عباس جدیدی» نباشد.

کریستیانو رونالدو، فوق‌ستاره یوونتوس، کمتر از یک ماه دیگر 36ساله می‌شود. او با این حال یکی از آماده‌ترین فوتبالیست‌های حال حاضر است.

رونالدو در طول دوران درخشان بازی‌اش به شکلی فوق‌العاده از بدنش مراقبت کرده و حرفه‌ای‌ بودن او در داخل و خارج میدان به او اجازه داده قله‌های زیادی را در 20 سال گذشته فتح کند. این بازیکن که پنج‌بار برنده توپ طلا شده است، می‌خواهد دست‌کم تا 41سالگی به بازی ادامه دهد.

در حال حاضر هیچ دلیلی وجود ندارد مانع بازی او تا آن سن شود. رونالدو یکشنبه در بازی یوونتوس مقابل ساسولو به میدان رفت. این مهاجم افسانه‌ای که برخی او را بهترین بازیکن تاریخ می‌دانند، باز هم نشان داد از نظر قدرت پرش بی‌نظیر است.

پائولو دیبالا از سمت چپ یک سانتر را به درون محوطه جریمه فرستاد و رونالدو در حالی که حرکت چندانی روی زمین نکرده بود، توانست بالاتر از آندره‌آ کونسیلی، دروازه‌بان حریف، به هوا بپرد و توپ را بزند. کونسیلی با تمام توان پرید و دستش را باز کرد تا توپ را بزند، اما سر رونالدو حتی از دستان او هم بالاتر بود و این بازیکن توانست بالاتر از دست او ضربه سر بزند. این لحظه‌ای باور نکردنی بود.

او در این بازی سومین گل تیمش در پیروزی 3 بر یک را به ثمر رساند و به این ترتیب از نظر تعداد گل رسمی با رکورد جوزف بیکان، برترین گلزن تاریخ برابری کرد. این مهاجم اهل اتریش و چک در سال‌های 1931 تا 1955 بازی کرده و 759 گل رسمی زده بود. رونالدو اخیراً از آمار 757 گل رسمی پله هم عبور کرده بود. از نظر تعداد گل رسمی، لیونل مسی در حال حاضر پنجم است.

 

احمد نوراللهی ذاتاً بازیکن خوبی است اما انگار عنصر تعیین‌کنندگی را در بازی‌های بزرگ جا می‌گذارد و به میدان می‌آید. شاید آن گل سه امتیازی دربی دو سال پیش را که البته به خاطر استفاده از ضربه ایستگاهی (کرنر) در جریان بازی زده شد را دیگر نباید به حساب هوش و جاگیری مناسب او بگذاریم و یک گل اتفاقی بدانیم چرا که نوراللهی دیروز به تنهایی مانع از برد پرسپولیس شد.

جدا از دو موقعیت نصفه و نیمه‌ای که این بازیکن داشت، دو موقعیت طلایی و صددرصد را از دست داد تا یک برد درخشان و خاطره‌انگیز در دربی را از پرسپولیس بگیرد.

او بار اول نتوانست ریباند ضربه مهدی عبدی را گل کند در حالی که کافی بود توپ را با زاویه بیشتری به سمت دروازه بزند. نوراللهی برای زدن یک بغل پای راحت، نه مزاحم داشت نه معذوریت اما آن همه دروازه را ندید و توپ را درست جایی زد که ریگی هافبک استقلال پوشانده بود.

شش دقیقه بعد احمد نور با فراری دیدنی از مدافعان پراشتباه حریف با مظاهری تک به تک شد اما ضربه‌اش در موقعیت استثنایی برای یک یک کردن بازی بی‌دقت بود و توپ از بالای دروازه بیرون رفت. نوراللهی با هدر دادن این دو موقعیت طلایی نشان داد باید روی ضربات آخرش بیشتر تمرین کند هر چند از دست دادن این موقعیت‌ها برای او یک افسوس بزرگ خواهد داشت ضمن اینکه باعث شد یک برد درخشان از تیمش گرفته شده و البته پرسپولیس با وجود برتری مقابل حریفش دوباره از رسیدن به برد محروم بماند و در رده هشتم جدول قرار بگیرد.

گل‌محمدی و فکری در تمام جریان لیگ رقابت می‌کنند

بزرگ‌ترین دوئل فصل تمام نشد

 

 

وریا غفوری، ارسلان مطهری، محمد دانشگر و رشید مظاهری در اقدامی هماهنگ بعد از تساوی دردربی 94 علیه مدیران باشگاه استقلال مصاحبه کردند و اعتقاد داشتند سیاست‌های غلط آنها باعث به هم ریختن آرامش تیم شده است. 

این واکنش‌ها نشان می‌دهد بازیکنان استقلال از وضعیت مدیریت تیم خود رضایت ندارند و شرایط مدیریتی باشگاه را به ضرر خود می‌دانند. این درحالی است که محمود فکری هم بعد از انتقاد عبدیان، عضو هیأت مدیره وعده داده به زودی پاسخ او را خواهد داد.

 

علی مغانی

 

استقلال جدالی که می‌توانست به‌سادگی ببرد را به‌زحمت مساوی کرد. نباختن در دربی نتیجه بدی نیست اما برای آبی‌ها این یک مساوی ناخوشایند بود. محمود فکری پیش از هر چیز باید از احمد نوراللهی متشکر باشد که آنقدر در زدن ضربات نهایی بی‌دقت بود که پنجره بازگشت به بازی را به روی استقلال باز نگه داشت.

گلی که ارسلان مطهری زد، نتیجه همان ویژگی بزرگی بود که در دیدارهای گذشته هم نشان داده بود؛ یعنی تعقیب توپ تا آخرین لحظه. مطهری بر خلاف اغلب مهاجمان ایرانی، بی‌آنکه روی مدافعان حریف خطایی مرتکب شود، بازیکن صاحب توپ را پرس می‌کند و در لحظه مناسب توپ را می‌قاپد. استقلال بعد از این گل می‌توانست از فضای بزرگی که پشت مدافعان کناری پرسپولیس به وجود می‌آمد، به بهترین شکل استفاده و اختلاف را بیشتر کند اما تقریباً همان روش ناکارآمدی را پیش گرفت که در بازی‌های گذشته انجام داده بود و آن چیزی نبود جز تجمع در زمین خودی و محافظت از دروازه با 8 نفر.

در نیمه اول نقطه هدف گل‌محمدی سمت چپ خط دفاعی استقلال بود؛ جایی که نادری در برابر برتری عددی که پرسپولیسی‌ها ایجاد می‌کردند، تنها می‌ماند و دو سه ارسال خطرناک قرمزها هم از همین نقطه شکل گرفت، اما با شروع نیمه دوم، دو اتفاق همزمان، ایرادهای بزرگ خط دفاع استقلال را آشکار کرد؛ اول خروج احمد موسوی و انتقال وریا غفوری به دفاع راست و مهم‌تر از آن، آشکار شدن اشتباهات بزرگ مدافعان میانی در توپ‌های بلندی که پشت خط دفاعی ارسال می‌شد.

پرسپولیس در نیمه دوم تغییر رویکرد داد و به‌جای اصرار به نفوذ از کانال‌های کناری، فضای پشت دو مدافع میانی استقلال را هدف قرار داد و تازه اینجا بود که مشخص شد زوج مرادمند-عارف غلامی تا چه اندازه پراشتباه و متزلزل است و این دو تا چه حد با مدافعان کناری ناهماهنگ هستند. نکته عجیب اینکه بین مدافعان استقلال نه‌فقط ارتباط ذهنی که ارتباط کلامی هم وجود نداشت. گلی که مهدی عبدی زد از آن نمونه‌های کمیاب در گل‌های به ثمر رسیده در دربی است. اشتباه نابخشودنی غلامی و نادری چنان گل‌درشت بود که مهاجم جوان پرسپولیس را بی‌آنکه کار ویژه‌ای انجام دهد در موقعیت گلزنی قرار داد.

علاوه بر ضعف بزرگ مدافعان میانی، تغییری که در نیمه دوم ایجاد شد و انتقال وریا به یک خط عقب‌تر، عملاً باعث شد احسان پهلوان بعد از یک نیمه کم‌فروغ، در زمین دیده و وحید امیری هم آزاد شود. طعنه‌آمیز اینکه ورود دانشگر به‌جای نادری هم تغییری در ساختار دفاعی تیم ایجاد نکرد و ضعف‌ها همچنان بی‌تغییر باقی ماند.

در روزی که میزان اشتباه فردی در میان بازیکنان پرسپولیس هم کم نبود، حرکت کم‌نقص و خونسردی ذاتی مهدی قایدی در دقیقه 92 برای استقلال مثل یک هدیه بزرگ بود. گلی که صادقانه باید گفت ارتباط چندانی با روند بازی نداشت و حاصل خلاقیت فردی مهاجمی بود که در حساس‌ترین زمان، بهترین تصمیم ممکن را گرفت.

استقلال از همین فردا نیاز به بازسازی بزرگ در ساختار دفاعی‌اش دارد. این تیم برای اینکه مدعی جدی قهرمانی در لیگ برتر باشد، به خط دفاعی به‌مراتب کم‌اشتباه‌تری نیاز دارد.

گزارش

 

لیورپول شاید در حال حاضر در صدر جدول لیگ برتر قرار داشته باشد اما اگر به منچستریونایتد ببازد و نتایج بازی‌های دیگر هم به نفعش نباشد، ممکن است در آخر بازی‌های هفته پیش‌رو تا رده ششم سقوط کند. وقتی آنها در دور سوم جام حذفی سال گذشته اورتون را شکست دادند، با 13 امتیاز اختلاف نسبت به لسترسیتی در صدر بودند و با تیم دهم 31 امتیاز فاصله داشتند؛ با یک بازی کمتر. این فصل تنها هفت امتیاز 10 تیم بالای جدول را از یکدیگر جدا می‌کند.

این فصل لیگ برتر نزدیکتر از حد طبیعی است، در واقع از سال 1992 که لیگ برتر شروع شد هرگز رقابت‌ قهرمانی در بالای جدول به این شدت نبوده. معمولاً در این مقطع از فصل (که همیشه اواسط دسامبر و قبل از برنامه فشرده کریسمس و سال نو بود) 12 امتیاز اختلاف شش تیم بالای جدول است و 17 امتیاز فاصله 10 تیم اول. قبل از این فصل، نزدیکترین رقابت لیگ برتر در فصل 2002-2001 بود که نیوکاسل بعد از 17 بازی در صدر بود و لیورپول به‌خاطر گل زده کمتر و با یک بازی کمتر دوم، فولام هم با 23 امتیاز در رده دهم بود. ماه بعد از آن منچستریونایتد و لیدز به صدر رسیدند و در نهایت آرسنال با هفت امتیاز اختلاف به قهرمانی رسید. فصل نزدیک بعدی 1999-1998 بود که بعد از 17 بازی، استون‌ویلا در صدر بود اما در نهایت ششم شد.

وقتی لیگ برتر اینطور نزدیک است باید تیم‌ها را ورای جدول لیگ ارزیابی کرد. آرسنال و چلسی در حال حاضر به‌ترتیب شش و سه امتیاز با سهمیه لیگ قهرمانان فاصله دارند اما خیلی‌ها منتظر اخراج میکل آرتتا و فرانک لمپارد هستند. کمتر از یک ماه قبل، نبوغ ژوزه مورینیو تاتنهام را تا صدر برده بود، بعد تا رده هشتم تنزل کردند و اگر فرداشب استون‌ویلا را ببرند، به یک امتیازی صدر می‌رسند. اوله‌گونار سولشر که گفته می‌شد دستش از تاکتیک خالی است و تیمش عمق ندارد، می‌تواند در پایان بازی‌های هفته آینده با شش امتیاز اختلاف در صدر جدول قرار بگیرد. با این لیگ نزدیک، شاید تعجبی ندارد که تنها یک تغییر مربی در لیگ برتر رخ داده.

می‌گویند جدول لیگ دروغ نمی‌گوید اما وقتی فاصله 10 تیم بالای جدول تنها هفت امتیاز است، یکی دو خوش‌شانسی یا تصمیم بحث‌برانگیز می‌تواند ریخت جدول را کاملاً به‌هم بریزد. هدف‌های تعیین‌شده و قابل انتظار کاملاً مبهم و غیرقابل پیش‌بینی شده‌اند هرچند در اوایل فصل ملاک نسبتاً خوبی به‌شمار می‌روند برای اینکه در مورد نتایج یک تیم باید نگران بود یا اینکه شانس با آن تیم همراه بوده است. فصل که جلو می‌رود، اختلاف میان اهداف قابل انتظار احتمالاً ربط بیشتری به سبک بازی تیم پیدا می‌کند تا شانسش. اما وقتی جدول لیگ اینطور نزدیک دنبال می‌شود، اهداف قابل انتظار شاید شاخص مفیدتری از بازی‌های آینده باشد نسبت به یک فصل عادی. اگر اینطور باشد، منچستریونایتد و تاتنهام احتمال دارد مسیر سقوط را طی کنند در حالی که چلسی و منچسترسیتی می‌توانند به کورس رقابت قهرمانی برسند. شایعات زیادی درست شده در اینکه شغل لمپارد در خطر است اما بر اساس شاخص‌ها چلسی دومین تیم لیگ برتر است بنابراین نباید فعلاً او را به‌طور کامل کنار گذاشت.

در این لیگ نزدیک با شیوع ویروس کرونا برنامه چنان فشرده شده که بعضی تیم‌ها از حالا تا اردیبهشت هر هفته دو بازی انجام می‌دهند و همه اینها در تعیین قهرمان این فصل نقش دارد. سولشر فصل گذشته نشان داد اگر 11 بازیکن اصلی‌اش را در اختیار داشته باشد می‌تواند نتایج خوبی بگیرد اما استفاده نکردن از سیستم چرخشی در فصل گذشته یکی از دلایل عمده ناکامی‌های این تیم در نیمه‌نهایی‌ها بود. این فصل تیم او عمق بهتری پیدا کرده و بازیکنان قابل اعتمادتری را روی نیمکت دارد ضمن اینکه درباره مصدومیت هم شانس همراهش بوده و اگر می‌خواهد یونایتد همچنان در کورس قهرمانی بماند باید تیمش را در نیمه دوم فصل مدیریت کند.

از این جهت عمق منچسترسیتی در اواخر فصل ثمر می‌دهد و به همین دلیل است که بسیاری از کارشناسان این تیم را دارای بیشترین شانس می‌دانند برای اینکه مانع از رسیدن لیورپول به دومین قهرمانی متوالی شود. چلسی نیز اگرچه خریدهای جدیدش با کووید-19 و مصدومیت درگیر شده و نتوانسته‌اند انتظارات را برآورده کنند اما قدرت نیمکت این تیم شاید عاملی کلیدی باشد برای اینکه لمپارد بالاتر از مورینیو قرار بگیرد که تاتنهامش در این فصل استثنایی بوده، اما تا بحران فقط یک مصدومیت هری کین یا سون هئونگ مین فاصله دارد.

شیوع بیشتر کووید-19 ممکن است تیم‌ها را مجبور کند با تیم‌های ضعیف‌شده خود بازی کنند مانند کاری که استون‌ویلا در جام حذفی انجام داد. فشردگی بازی‌ها به حدی است که اواخر فصل احتمال انجام سه بازی در هفته کاملاً متصور است.

با این لیگ نزدیک، اتفاقات بیرون زمین و برنامه‌ریزی بازی‌ها می‌تواند تیمی که در پایان فصل جام قهرمانی را بالای سر می‌برد را تعیین کند.

 

منبع: فوربز

 

 

بازی استقلال و پرسپولیس هرچند 4 گل داشت و هر دو مربی از تساوی راضی بودند، ولی آنچه بیش از درخشش بازیکنان دو تیم به چشم آمد، اشتباهات آنها بود. دو تیم پاس‌های اشتباه زیادی در میانه زمین داشتند و مدافعان روی همه گل‌ها مقصر بودند. در این شرایط شاید بتوان گفت که تساوی نتیجه‌ای عادلانه بود.

پیش از دربی پیش‌بینی می‌شد دو تیم محتاطانه بازی کنند، ولی گل زودهنگام استقلال همه را غافلگیر کرد. این گل نتیجه پرس بالای استقلال و هوشیاری ارسلان مطهری بود که توپ را در محوطه جریمه دزدید و با ضربه ناگهانی‌اش به حامد لک فرصت واکنش نداد. مهاجم استقلال در پرس تبحر زیادی دارد و در بازی مقابل گل گهر هم با توپ‌ربایی و گرفتن پنالتی از حقیقی این توانایی را نشان داده بود.

این گل زودهنگام شرایط بازی را کاملاً تغییر داد، چرا که استقلال عادت به عقب‌نشینی بعد از گل زدن دارد و به پرسپولیس فرصت داد برای طراحی حملات کاملاً جلو بکشد. استقلال در تمام بازی‌های پیش از دربی هم موفق شده بود گل اول را بزند و معمولاً بعد از گل ترجیح می‌دهد که با تجمع در زمین خودی دفاع کند. تیم فکری در دقایق بعد از گل چند ضدحمله خطرناک هم داشت، ولی به تدریج کاملاً عقب رفت و به خاطر این احتیاط بیش از حد بازی را به حریف داد. 

با این حال پرسپولیس تا پایان نیمه اول نتوانست دروازه مظاهری را تهدید کند. آنها هرچند در گردش توپ و طراحی حملات منظم‌تر بودند، ولی در این دقایق مثل بازی‌های قبل نمی‌توانستند موقعیت‌های خطرناک زیادی خلق کنند و حملات آنها پشت محوطه جریمه متوقف می‌شد. در این شرایط استقلال کار سختی برای حفظ تک گل مطهری نداشت و در پایان نیمه اول با برتری به رختکن رفت.

فکری در شروع نیمه دوم دیاباته را به جای موسوی به زمین فرستاده بود تا با سه مهاجم بازی کند و پرسپولیس را عقب براند، ولی گل زودهنگام حریف تمام معادلات را تغییر داد. به نظر می‌رسید استقلال می‌خواهد بالاتر بازی کند، ولی اشتباه ناشیانه مدافعان این تیم در پوشش به عبدی اجازه داد گل تساوی را بزند. مرادمند جنگ هوایی را به امیری باخت و در ادامه نادری و غلامی در پوشش این توپ ساده تعلل کردند تا عبدی صاحب توپ شود و کار را تمام کند. این گل شروع اشتباهات متوالی مدافعان استقلال بود که بیست دقیقه رویایی را برای پرسپولیس رقم زد.

فکری برای ترمیم خط دفاع دانشگر را به جای نادری به زمین فرستاد، ولی این تعویض هم نتوانست این ضعف را پوشش دهد. لحظاتی بعد از این تعویض نوبت امیری بود که با قطع توپ هوشیارانه گل را بزند. 

مرادمند و غلامی در این دقایق اکثر جنگ‌های تن به تن را باختند و پرسپولیس چند فرصت خوب دیگر هم داشت، ولی بی‌دقتی بازیکنان این تیم اجازه نداد اختلاف بیشتر شود.

تعویض‌های بعدی فکری در خط میانی بود و اسماعیلی و شجاعیان را به زمین فرستاد، ولی استقلال کاملاً آشفته بازی می‌کرد و نمی‌توانست دروازه لک را تهدید کند. به نظر می‌رسید بازی با برتری پرسپولیس به پایان برسد، ولی قایدی که روز آرامی را پشت سر گذاشته بود یک بار دیگر توانست در دربی گل بزند و در شلوغی محوطه جریمه با خونسردی کار را تمام کرد. فکری در پایان بازی خوشحال بود که اولین دربی را به عنوان سرمربی نباخته و گل‌محمدی هم که خط حمله تیمش در بازی‌های قبلی مشکل داشت، از نمایش نیمه دوم تیمش راضی بود و امید دارد که پرسپولیس با ادامه همین روند بتواند با جمع کردن امتیازات بازی‌های عقب‌مانده خودش را در جدول بالا بکشد.

 

یادداشت

محمد حاجی خانی     

 

وقتی کرمانشاهی سوت پایان نود دقیقه یکی از زیباترین دربی‌های چند سال اخیر را به صدا در آورد تقریباً هیچ‌یک از هواداران سرخابی ناراحت و سرخورده نبودند؛ گرچه این یک امتیاز دردی از هیچ‌یک از دو تیم دوا نخواهد کرد اما نباختن دربی می‌تواند در به حاشیه نرفتن هر دوی آنها تأثیرگذار باشد. خصوصاً اینکه در این چند سال اخیر شاهد اهمیت جمع‌آوری امتیازات در رقابت‌های نیم فصل اول بوده‌ایم. امتیازات و تفاضل گل‌هایی که همیشه در هفته‌های انتهایی نقش بسزایی در تعیین قهرمان لیگ برتر داشته است.

رقابت استقلال محمود فکری و پرسپولیس یحیی گل‌محمدی به نقطه عطفی در کارنامه فنی هر دو مربی تبدیل شد و این مهم در لیگ بی‌هیجان امسال تا این لحظه بدون حضور تماشاگران دنبال شده و بیشتر بار غیر فنی آن را فضای مجازی به دوش کشیده که بسیار قابل تقدیر است.

پرسپولیس روی اشتباه کمال کامیابی‌نیا و با گل ارسلان مطهری در همان دقایق ابتدایی غافلگیر شد اما عقب نکشید؛سرخ‌ها مثل همیشه تا دقیقه نود جنگیدند و استحقاق سه امتیاز را داشتند اما محمود فکری که کادر چیره دستی در کنار دارد با تعویض فرشید اسماعیلی توانست از تک موقعیت به دست آمده و روی تیزهوشی مهدی قایدی بهترین بهره برداری را انجام داده و عدد یک را مقابل صفر امتیازی که تا لحظه به ثمر رسیدن گل در جدول به دست آورده بود به ثبت برساند. تک امتیازی که مسلماً ارزش آن با نباختن هر دو تیم در دربی اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند چرا که از یک سو با توجه به حساسیت‌های موجود می‌توانست استقلال فکری که تا بدین لحظه جز در مقابل گل گهر حریف قدرتمند دیگری را از پیش رو برنداشته بود به حاشیه ببرد و از سوی دیگر نیز ضربه سختی به پرسپولیس که پس از ناکامی در فینال آسیا وضعیت روحی ایده‌آلی ندارد وارد کند. 

نکته مثبت برای سرخ‌ها که تا بدین لحظه به دلیل کمبود مهره و اشتباهات مدیریتی تاوان زیادی داده‌اند باز شدن پای مهاجمان این تیم به امر گلزنی بود و از طرفی شخصیت تیمی پرسپولیس را به رخ کشید. 

تیمی جنگنده، تاکتیکی و جذاب که اشتیاق فراوانی برای برد دارد و این امر پس از حل شدن مشکل گلزنی آنها مقابل یکی از نامدارترین خطوط دفاعی لیگ برتر نوید رقابتی جذاب در دیدار بعدی آنها برابر فولاد را می‌دهد. استقلال نیز با محمود فکری و همراه تمام ستارگانش این‌بار برخلاف قبل نشان داد که آنها نیز اهمیت جنگیدن و حفظ بدنه تیم تا سوت پایان بازی را یاد گرفته‌اند و این امید را به طرفدارانشان می‌دهند که علی‌رغم ناهماهنگی‌هایی که در برخی زمان‌های بازی رخ داد برای رسیدن به قهرمانی پا پس نخواهند کشید و تا آخرین نفس فوتبال بازی خواهند کرد.

استقلالی‌ها که با دیدن بازی‌های تاکتیکی استراماچونی بدعادت شده‌اند و هنوز حس همذات‌پنداری با مربی سابق را زنده نگه داشته‌اند علی‌رغم تغییرهای متعدد کادر فنی همچنان حتی به غلط محمود فکری را نیز همانطور که استرا بود می‌خواهند. یحیی با دست خالی تا نیم فصل کار سخت‌تری را پیش رو دارد و با نیمکتی روبه‌روست که پر از جاهای خالیست و بزرگترین دوئل پرسپولیس در فصل نقل و انتقالات بین گل‌محمدی و هیأت مدیره‌ای رخ خواهد داد که با توجه به ممنوعیت حضور بازیکنان خارجی باید مهره‌های مناسبی را برای خطوط مختلفی که پرسپولیس در آنها دچار مشکل است جذب کنند. مسأله‌ای که از صحبت‌های یحیی پس از پایان بازی و هنگام حضور در مصاحبه تلویزیونی و کنفرانس خبری به شدت مشهود بود و کار را به درخواست فوری و مستقیم از وزیر ورزش کشاند.

نقطه قوت استقلال در این دیدار نباختن بود و آنها علی‌رغم موقعیت‌های زیادی که به پرسپولیس دادند با حفظ روحیه تیمی و پرهیز از حاشیه‌ای که امکان داشت هر لحظه استقلال را به زیر بکشد روی تیزهوشی فرشید اسماعیلی و خلاقیت مهدی قایدی که نوید ستاره‌ای برای آینده این تیم را می‌دهد به گل مساوی دست یافته و بدین شکل فعلاً راهی هموار را برای برنامه‌ریزی‌های منسجم‌تر خصوصاً برای نیم فصل دوم که بازی‌ها به مراتب سخت‌تر خواهد شد پیش روی خود می‌بیند. هواداران استقلال توقعشان از تیم بالا رفته و با توجه به برآورده شدن اکثر خواسته‌های کادر فنی و آرامش حاکم بر تیم دیگر جای هیچ اشتباه و بهانه‌ای برای آنها وجود ندارد و آبی‌ها محکوم به نتیجه گرفتن هستند و در صورت حفظ همین روند می‌توانند نیم فصل را با صدرنشینی به اتمام رسانده و سپس با رفع نقاط ضعف و هماهنگ شدن نفرات مصدوم و محرومی که به تیم اضافه خواهند شد این بار هوادارانشان را نسبت به قهرمانی قاطع در لیگ پیش رو امیدوار نگه دارند.

از همه اینها که بگذریم تک تک نفرات دو تیم در این دیدار نمایشی جذاب داشتند و دوستدارانشان را برای دقایقی با هیجان به وجد آوردند و توقعات را برای دیدارهای بعدی بالاتر بردند. این کمترین خواسته طرفدارانی است که در این روزهای سخت به دنبال شادمانی می‌گردند و بار این خواسته بر دوش بازیکنان دربی 94 است.

 

تام سندرسن

 

در روز آگاهی سیاه‌پوستان در برزیل، افراد سیاه‌پوست سوپرمارکت‌های این کشور به قصد کشت کتک می‌خورند، مرتباً از سوی پلیس مورد اذیت و آزار و بی‌رحمی قرار می‌گیرند و حتی تصویرشان از عکس‌های تبلیغاتی مدارس خصوصی بریده می‌شود تا همکلاسی‌های سفیدپوست‌شان بیشتر دیده شوند. زمین فوتبال معمولاً یکی از معدود مکان‌هایی است که برزیلی‌ها در معرض تعصب‌های نژادی و نژادپرستی نیستند؛ عرصه‌ای که حداقل برای ساعاتی سیاه‌پوستان این کشور را از واقعیات ظالمانه زندگی روزمره دور نگه می‌دارد. با این وجود رخ دادن دو حادثه در کریسمس نشان داد حتی فوتبال برزیل هم از نژادپرستی در امان نیست؛ چه در سطوح پایه یا سطوح حرفه‌ای.

ابتدا یک کلیپ از یک پسر 11ساله به نام لوئیز ادواردو جنجال‌‌آفرین شد. در پایان یک مسابقه در کالتداس نوواس در حومه منطقه گویاس، یک بازیکن جوان وقتی شنید سرمربی تیم حریف برای اشاره کردن به او چندبار از لفظ «پِرِتو» (یک اصطلاح زننده نژادپرستانه در زبان پرتغالی) استفاده کرد، چشمانش غرق در اشک و به حسی دچار شد که دیگر به او اجازه نداد روی بازی تمرکز کند. چند روز بعد در واکنش به این اتفاق، بازیکنان تیم کورینتیانس در مصاف با گویاس، همگی برای حمایت از لوئیز ادواردو با پیراهن‌هایی که روی آن نام او درج شده بود به میدان رفتند. این حرکت آنها با استقبال و تشویق بازیکنانی مانند گابریل ژسوس و نیمار مواجه شد. حتی باشگاه سانتوس که نیمار در آن رشد کرد هم به لوئیز ادواردو پیشنهاد کرد در این تیم تست بدهد. در سرزمینی که یکی از نابرابرترین جوامع دنیا از حیث نژادی است، جایی که آموزش عمومی ضعیف و رفتن به مدارس خصوصی گران بوده و برای هرکسی مقدور نیست، فوتبال یکی از معدود راه‌هایی است که به پسربچه‌های سیاه‌پوست و خانواده‌های آنها نوید یک زندگی بهتر را می‌دهد. با این حال همان‌گونه که در نبرد خشونت‌آمیز میان فلامنگو و باهیا در ماه دسامبر به تصویر کشیده شد، فرار از فقر مالی برای بازیکنان سیاه‌پوست الزاماً به معنای نجات از فرار از تبعیض نژادی و نژادپرستی نیست.

در آن بازی از لیگ دسته اول برزیل، ژرسون هافبک تیم فلامنگو فاش کرد که بازیکن تیم باهیا، خوان پابلو رامیرز به او گفته «دهانت را ببند سیاه». ژرسون پس از مسابقه گفت: «من بارها به‌عنوان یک فوتبالیست حرفه‌ای به میدان رفته‌ام و هرگز چیزی نگفته‌ام چون هرگز از تعصبات بیجای برخی افراد آزار ندیده‌ام. اما بعد از آنکه گل خوردیم، رامیرز با برونو انریکه شروع به مشاجره کرد و من هم به سمت او رفتم و او به من گفت «دهانت را ببیند سیاه». او باید یاد بگیرد برای مردم احترام قائل باشد.»

این حادثه اظهارنظر بسیاری از بازیکنان تراز اول برزیلی را به‌همراه داشت. ریچارلیسون، مهاجم برزیلی اورتون که سال‌ها هم‌تیمی ژرسون بود، در توئیتر خطاب به هم‌تیمی سابقش نوشت: «آنها نمی‌توانند دهان ما را ببندند. ما بلند و بلندتر فریاد می‌زنیم. ما در کنار هم هستیم برادر! مرگ بر نژادپرستان!» با این حال بعد از بازی، مانو منزس سرمربی تیم باهیا هم در کنار زمین با ژرسون مشاجره داشت و او را به عوام‌فریبی متهم کرد. منزس که یک دهه پیش تیم امید برزیل را به فینال المپیک لندن رساند، عملاً داشت ادعا می‌کرد ژرسون، بازیکن تیمش او را به نژادپرستی متهم کرد تا جو مسابقه را در یک بازی سخت به سود تیم خودش تغییر دهد. این ماجرا مایه شرمساری باهیا شد؛ تیمی که با افتخار توانسته لقب تیم دارای بیشترین پیشرفت در زمینه مبارزه با نژادپرستی و همنوع‌ستیزی را برای خودش کسب کند. این ماجرا آنقدر برای این باشگاه گران تمام شد که در پایان مسابقه باهیا اعلام کرد رامیرز را محروم و منزس را اخراج کرده است. البته باشگاه دلیل اخراج منزس را نتایج ضعیف دانست اما مشخص بود که جنجالش هم در اخراج او تأثیر گذاشته است. ژرسون شکایتش را به پلیس برزیل اعلام کرد و متعاقب آن رامیرز در یک کلیپ ویدئویی که توسط باشگاه در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، به‌صورت رسمی عذرخواهی کرد. با این حال او همچنان تأکید داشت به ژرسون نگفته دهانش را ببیند و هیچ حرف نژادپرستانه‌ای نزده و بازیکن حریف منظور او را اشتباه متوجه شده است. باهیا بعد از آن ماجرا یک متخصص زبان‌شناس استخدام کرد که تأیید کرد هیچ خطایی از سوی بازیکن این تیم سر نزده است، به این ترتیب او به تیم برگشت. باشگاه اما اعلام کرد قصد دارد تمهیدات بیشتری برای جلوگیری از رخ دادن اتفاقات مشابه بیندیشد از جمله گنجاندن بندهایی در ممنوعیت نژادپرستی در قرارداد بازیکنان. فقط بازیکنان گمنام نیستند که در برزیل قربانی نژادپرستی می‌شوند. دنی آلوز، یکی از بهترین دفاع راست‌های تاریخ فوتبال که دوران بازیگری‌اش را در باهیا آغاز کرد، در تیم ملی برزیل زیر نظر منزس بازی کرد و حالا هم برای سائوپائولو توپ می‌زند، خودش زخم‌خورده نژادپرستی است. به همین خاطر او اعتراضش را به مجازات‌هایی که برای منزس و رامیرز در نظر گرفته شده بود نشان داد و گفت: «به نظر من شرم‌آور است که ما هنوز درگیر چنین مسائل پیش پا افتاده‌ای هستیم. در مسائلی که باید واقعاً پیشرفت می‌کردیم، هر روز داریم احمقانه‌تر رفتار می‌کنیم. تا وقتی که مجازات سختی در نظر گرفته نشود، این داستان‌ها ادامه دارد.» به هر حال برزیل هنوز درگیر نژادپرستی است و هرچه می‌گذرد فوتبال این کشور هم از سایر تبعیض‌های نژادی که در این کشور وجود دارد تأثیر می‌گیرد.

منبع: گاردین